۱-ترکه سوار الاغ داشته میرفته.هر که به او نگاه میکرده میگفت:چیه خر دو طبقه ندیدی.....
۲-تهرونیه و رشتیه و اصفهونیه میرن قهوه خونه ، سه تا نسکافه براشون میارن تو هر کدوم یه سوسک افتاده بوده ، تهرونیه نسکافه رو می ریزه دور ، رشتیه سوسک رو در میاره نسکافه رو میخوره اصفهونیه سوسکو میاره بیرون میگه یالا هر چی خوردى بریز سر جاش
۳-ترکه میمیره، باباش رضایت نمیده!
۴-ترکه سوار آسانسور میشه، میبینه نوشته: ظرفیت 12 نفر. باخودش میگه: عجب بدبختیهها! حالا 11 نفر دیگه از کجا بیارم؟
۵-زنِ ترکه دو قلو میزاد، ترکه میره صورت حساب بیمارستان رو حساب کنه، به یارو میگه: حاج آقا ارزون حساب کن هردوشو ببرم!
۶-ترکه رفته بوده تماشای مسابقه دو و میدانی، وسط مسابقه از بغلیش میپرسه: ببخشید، اینا واسه چی دارن میدون؟! یارو میگه: برای اینکه به نفر اول جایزه میدن. ترکه یوخده فکر میکنه، میپرسه: پس بقیشون واسه چی دارن میدون؟!
۷-ترکه پرتقال خونی میخوره، ایدز میگیره