شاد بودن هنر است

 

شاد بودن هنر است

هموطن-زندگی موهبتی است که به ما ارزانی شده و تا وقتی امید هست، زندگی هم هست. ما قدرت آن را داریم که نا امیدی را به امید، شکست را به پیروزی و اشک را به خنده تبدیل کنیم به شرطی که به زندگی و شگفتی‌های آن، به لذت‌ها، نا‌امیدی‌ها، تلاش‌‌ها، رنج‌ها و دردها «بله» بگوییم. ما قدرت آن را داریم که همه پدیده‌های شادی بخش زندگی را در اختیار داشته باشیم و آنها را برای خود خلق کنیم. فقط کافی است تصمیم به تغییر آن بگیریم. انسان موجودی شادی‌خواه و لذت‌طلب است.

هرگز داشتن مال و اموال نشانه خوشبختی و بی‌نوایی و فقر نشانه بدبختی نیست. اگر چنین بود ثروتمندان باید شادترین و فقرا بدبخت‌ترین افراد باشند در حالی که همیشه چنین نیست. «آبرهام لینکلن» گفته: اغلب مردم تقریبا به همان اندازه‌ای شاد هستند که انتظارش را دارند. در واقع آنچه که در زندگی برای ما رخ می‌دهد آنقدرها تعیین‌کننده شادی ما نیست بلکه بیشتر نوع واکنش ما نسبت به آن رخداد‌هاست که نقش تعیین‌کننده‌ای دارد. شاد بودن می‌تواند یکی از بزرگ‌ترین مبارزات ما در زندگی باشد. برای شاد بودن باید بر افکار شاد تمرکز کنیم. لازمه شاد زیستن، جستجوی زیبایی‌ها و خوبی‌هاست همه‌چیز در دست ماست. بهتر است افکار شاد و سلامت داشته باشیم و سلامتی را حق انسانی و شایسته خود بدانیم. با خود ملایم باشیم و خانواده خود را بپذیریم. دوست بداریم و بدانیم که یکی از کلیدهای شادی و خرسندی، تمرکز ذهن بر لحظه‌ حال است. این لحظه، تنها زمانی است که در اختیار داریم و بهترین چیزی که از لحظه می‌توانیم بسازیم، شادی است.

اشخاص شاد، مثبت عمل می‌کنند
مثبت‌اندیشی مسلما جای خودش را دارد. برای شاد بودن باید افکار خود را عوض کنید اما منتظر از راه رسیدن احساسات نباشید. اشخاص، دارای قدرت کنترل مستقیم بر چگونه عمل کردن و چگونه اندیشیدن خود هستند. اگر می‌خواهید شخص شادتری باشید شادمانه‌تر عمل کنید، اگر می‌خواهید شخص مهربانی باشید با عاطفه‌تر عمل کنید، اگر می‌خواهید منش دوستانه‌تری داشته باشید دوستانه‌تر عمل کنید. احساسات پس از عمل کردن از راه می‌رسند.

شادی در سیره معصومین(ع)
شاد بودن یکی از نیازهای اساسی و تاثیرگذار در زندگی آدمی است که پیشوایان دین عنایت ویژه‌ای به آن داشتند. به همین دلیل خود نیز با چهره‌ای گشاده با مردم برخورد می‌کردند. بزرگان دین در تقسیم‌بندی ساعت‌های روزانه، جایگاه ویژه‌ای برای شادی و تفریح در نظر می‌گرفتند. امام رضا(ع) در این‌باره می‌فرمایند: «بکوشید اوقات شبانه‌روز شما چهار ساعت {بخش} باشد: ساعتی برای عبادت و مناجات با خدا، ساعتی برای تامین معاش، ساعتی برای معاشرت با برادران مورد اعتماد و کسانی که شما را به عیب‌هایتان آگاه سازند و در باطن به شما خلوص دارند و ساعتی را هم به تفریحات و لذت‌ها اختصاص دهید و با این بخش از زندگی قادر خواهید بود آن سه بخش دیگر را به خوبی انجام دهید.

شادی از دیدگاه آیات و روایات
استاد مرتضی مطهری در تعریف شادی می‌نویسد: «سرور، حالت خوش و لذت‌بخشی است که از علم و اطلاع به اینکه یکی از اهداف و آرزوها انجام یافته یا انجام خواهد یافت به انسان دست می‌دهد و غم و اندوه، حالت ناگوار و دردناکی است که از اطلاع بر انجام نشدن یکی از هدف‌ها و آرزوها به انسان دست می‌دهد.» در دنیای پراضطراب و پرتلاطم امروز، آرامش و داشتن خیالی آسوده، نعمتی است که همگان آرزوی آن را دارند. درواقع، یکی از نیازهای انسان، شاد زیستن است که در پرتو آن، با رسیدن به تعادل روحی، خود و جامعه‌اش به سلامت و پویایی رهنمون می‌شود. انسان به طور فطری از غم گریزان و به سوی شادی در حرکت است. شادی و نشاط، نه تنها بر روح و روان انسان بلکه بر جسم او نیز تاثیر می‌گذارد. از نگاه اجتماعی نیز شادمانی، قلب‌ها را به یکدیگر نزدیک و ترس، نگرانی، ناکامی و بدگمانی را بی‌اثر می‌کند. ارسطو می‌گوید: «شادی، بهترین چیزهاست و آن‌قدر اهمیت دارد که دیگر چیزها وسیله به دست آوردن آن هستند.» دین اسلام نیز که تامین‌کننده صلاح دنیا و آخرت آدمی است، شادی‌های مناسب و حلال را تایید می‌کند پیروانش را از افسردگی و بی‌حالی برحذر می‌دارد.البته این را نیز باید پذیرفت که هر انسانی در زندگی خود، صحنه‌هایی از غم و ناراحتی را در کنار شادی تجربه می‌کند و اساسا وجود غم در زندگی انسان موجب تعادل بخشی به زندگی است.

برنامه‌ریزی برای آینده
انسان‌های شاد می‌دانند باید تسلط داشتن بر زندگی را تمرین کنند و بر زندگی خود کنترل داشته باشند تا در برابر احساساتی مانند قربانی بودن یا بی‌دفاع بودن مقاوم باشند. برنامه‌ریزی در جهت درست انجام دادن کارها امری ضروری است، نه این که وقت خود را بر هر چیزی که توجه فرد را به خود جلب می‌کند، بگذراند برای آنچه که برایتان مهم است، برنامه‌ریزی کنید و تصمیم بگیرید.

چند راه برای شادتر زندگی کردن


باصدای بلند بخندید:
درست متعاقب یک واقعه شاد و بامزه میزان‌ اندروفین و سایر هورمون‌هایی که باعث افزایش شادی در بدن می‌شوند، زیاد می‌شود و میزان هورمون‌های استرس‌زا پایین می‌آید.

یک آواز را زمزمه کنید:
مطالعات نشان داده که موسیقی بخش‌هایی از مغز را که ایجاد شادی می‌نماید، تحریک می‌کند. موسیقی همچنین آرامش‌بخش است.

داوطلب کمک به دیگران شوید:
کمک به دیگران شما را قادر می‌سازد تا مشکلات خود را بهتر درک کنید همچنین تعامل اجتماعی برایتان فراهم می‌سازد. بررسی‌ها نشان داده کمک به دیگران چندین جنبه از شادی مثل «رضایت از زندگی»، «سلامت روان»، «عزت نفس»، «احساس کنترل بر روی زندگی» و «سلامت جسمانی» را بهبود می‌بخشد.

یک لیست تهیه کنید:
هیچ‌چیز مانند اینکه کارهای خود را یادداشت کنید به شما کمک نمی‌کند تا افکار خود را ساماندهی کرده و اضطراب خود را کاهش دهید.

مثبت نگر باشید:
نیک‌اندیشی یکی از نشانه‌های سلامت روان و موجب نشاط است. ما تصمیم می‌گیریم که دیگران را چگونه ببینیم، وقتی می‌خواهیم کسی را دوست داشته باشیم، می‌توانیم صبور و شکیبا باشیم و وقتی تصمیم می‌گیریم که از آدم‌ها برنجیم، در اشتباه‌های آنها دقیق می‌شویم. پس نوع احساس ما درباره دیگران به رفتار آنها بستگی ندارد بلکه به نگرش ما مربوط می‌شود. بسیاری از انسان‌ها اینگونه هستند که بیشتر وقت خود را صرف جستجوی عیب‌های دیگران می‌کنند و کمتر به خوبی‌های آن می‌پردازند.
از این‌رو برای شاد بودن باید یاد بگیریم که چگونه اندیشه‌هایمان را کنترل کنیم زیرا آنچه مایه خوشبختی و شادی انسان است از درون او سرچشمه می‌گیرد، نه از بیرون.